عمده ترین ویژگی های اختلال کمبود اعتماد به نفس به قرار زیر است:
1. ناتوانی در درک و بیان خواسته ها و نیازهای خود
2. ناتوانی در برقرار کردن ارتباط های بین فردی و اجتماعی
3. توانایی های خود را در پایین تر از میزان واقعی در نظر گرفتن
4. خجالتی بودن و احساس شرم داشتن
5. ناتوانی در احقاق حق و دفاع از حقوق فردی
6. گوشه گیری و کم صحبت بودن
7. ارتباط های مشکل داری با اطرافیان و اعضای خانواده داشتن
8. مجموعه ای از شناخت های نادرست نسبت به خود،سایرین و زندگی داشتن
9. توانایی نه گفتن به خواسته های دیگران را نداشتن
10. کمبود اعتماد به نفس،وضعیت و شرایط نامناسب و آزاردهنده ای را برای فرد مبتلا ایجاد می نماید.
توضیحاتی در ارتباط با موارد عنوان شده فوق ارائه می گردد.
1. ناتوانی در درک وبیان خواسته ها و نیازهای خود
یکی از عوامل عمده در اختلال کمبود اعتماد به نفس ناتوانی شخص در مهارت های ارتباطی و به ویژه بیان خواسته ها و نیازهای خود است این امر به حدی بارز و چشمگیر می گردد که در مواردی شخص مبتلا قادر به بیان ابتدایی ترین خواسته های خویش نخواهد بود. البته ناتوانی در بیان خواسته ها و نیازهای خود بیشتر در ارتباط با افراد غریبه و در محیط های تحصیلی، شغلی و اجتماعی است اما این امر در ارتباط با اعضای خانواده و افراد نزدیک و صمیمی صحت نداشته و در مواردی با اعضای خانواده بیش از اندازه به منافع خود می اندیشند و در مواقعی نیز به حقوق انان تعرض نموده و رفتارهایی جسارت امیز از خود نشان می دهند اما در برخورد با سایرین و افراد غریبه ناتوان از بیان خواسته های حتی سطحی اولیه خود نیز هستند.
2. ناتوانی در برقرار کردن ارتباط های بین فردی و اجتماعی
ویژگی دیگر اختلال کمبود اعتماد به نفس ناتوان بودن فرد مبتلا در برقرار کردن ارتباط های بین فردی و اجتماعی است نداشتن اعتماد به نفس لازم باعث می گردد تا شخص خود واقعی، توانایی ها و شایستگی هایش را به مراتب کمتر از میزان واقعی خود در نظر بگیر و به عبارت خویشتن را برای ارتباط با افرادی که حتی صلاحیت مورد نیاز رو ندارند شایسته و لایق نداند. به همین جهت فرد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس اگرچه به ارتباط های بین فردی و اجتماعی نیاز دارد اما قادر به ایجاد چنین روابطی نیست.
بیشتر بخوانید
خشم در نوجوانان
ناتوانی در ایجاد و برقرار روابط بین فردی به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی که شخص نیاز به داشتن ارتباط با جنس مخالف را احساس می کند اما ناتوان از به وجود اوردن ان است بیشتر چشمگیر بوده و ازار و رنجش به مراتب گسترده تری را به همراه دارد.
3. توانایی های خود را پایین تر از میزان واقعی در نظر گرفتن
افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس رشد رفتاری، عاطفی و شخصیتی شان دچار وقفه شده و مهارت ها، شناخت ها و توانایی های مورد نیاز در سن موجود خود را نتوانستند به دست اورند انها از چنین امری به نحوی اگاهانه و یا ناخوداگاه اطلاع دارند و در مورد توانایی ها و مهارت هایشان پایین تر از میانگین سنی شان است.
همچنین کمبود اعتماد به نفس چنانچه تداوم یابد مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی شخص را در مواردی نه چندان ضروری به مصرف می رساند این امر نه در کوتاه مدت بلکه در میان مدت و بلندمدت باعث می گردد تا فرد مبتلا نتواند مهارت ها و شناخت های مورد نیاز در زمینه های گوناگون فردی ارتباطی و اجتماعی را به دست اورد.
در هر صورت کمبود اعتماد به نفس شرایط ناخوشایند و کاهنده ای را برای فرد ایجاد می نماید به نحوی که شخص نمی تواند توانایی های خویش را افزایش دهد اما درعین حال افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس دارای توانمندی ها و ویژگی های سالم و سازنده ای هستند اما این اختلال باعث می گردد تا اشخاص مبتلا همین توانایی ها را نیز کمتر از میزان واقعی شان در نظر بگیرند و درنهایت نتوانند به موقع ابراز وجود نموده و رفتاری طبیعی و سالم داشته باشند و به تدریج به کناره گیری های افراطی مبتلا شوند.
4. خجالتی بودن و احساس شرم داشتن
یکی از عمده ترین ویژگی های افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس شرم و خجالت بیش از اندازه انان در روابط بین فردی و اجتماعی شان است البته بعضی از رفتارها تا حد و اندازه های فرد اقدام کننده را دچار شرم و خجالت می نماید و وجود آن به ویژه در دوران نوجوانی می تواند شرم و خجالت را به همراه داشته باشد زیرا بسیاری از رفتارهای اجتماعی و بین فردی در دوران نوجوانی اغاز می شود و طبیعی است که اغاز و شروع بعضی اعمال و رفتار به طور معمول و در حد و اندازه های فشار روانی را نیز به همراه دارند.
برای مثال اشنایی با افرادی اشنا و حضور یافتن در محلی برای اولین بار تا اندازه ای فشار روانی یا استرس دارد اما برای نوبت های بعدی فشار روانی به تدریج کمتر میشود اما در افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس خجولی و شرم بیش از اندازه ای در روابط اجتماعی و بین فردی شان وجود دارد به نحوی که این امر افراد نزدیک و به ویژه اعضای خانواده متوجه می شوند.
5. ناتوانی در احقاق حق و دفاع از حقوق فردی
با توجه به ویژگی هایی که برشمرده شد،بدیهی است که افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس در احقاق حق و دفاع از حقوق خود دچار ناتوانی باشند و همین امر کمبود اعتماد به نفسشان را تشدید می کند.به عبارتی آنها در بعضی از موارد ملاجظه می کنند که سایر افراد از حقوق خود دفاع کرده و یا اجازه نمی دهند که دیگران حقوقشان را نادیده بگیرند،بیشتر به ضعف خود پی می برند.
6. گوشه گیری و کم صحبت بودن
عوامل یادشده فوق باعث می شود تا شخص مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس به تدریج خود را از افراد معاشرت ها و محافل کنار کشیده تا نیازی به صحبت کردن و ارتباط داشتن با مردم نداشته باشد همچنین کم صحبتی نیز از دیگر ویژگی انان است البته افراد مبتلا به کمبود اعتماد به نفس فقط با بعضی دوستان و اشنایان می توانند ارتباط برقرار نمایند.
البته کم صحبتی و گوشه گیری تا حد و اندازه اضطراب فرد مبتلا را کاهش می دهد اما به تدریج اختلال کمبود اعتماد به نفس را نیز تشدید می نماید چنین امری در صورتی که به شکل عادت و رفتار دراید پس از گذشت مدت زمانی نه در کوتاه مدت بلکه در میان مدت و بلندمدت می تواند منجر به اختلال شخصیت کناره گیر شود.
7. ارتباط های مشکل داری با اطرافیان و اعضای خانواده داشتن
اختلال کمبود اعتماد به نفس همان طور که خاطر نشان شد محدودیت هایی را در شناخت ها، مهارت ها و توانایی های شخص ایجاد می نماید به نحوی که فرد مبتلا قادر به انجام وظایف و عملکردهای فردی و ارتباطی اش نخواهد بود اما این افراد در ارتباط با اعضای خانواده رفتاری معکوس از خود نشان داده و برخوردهای تند و تعرض امیز نشان می دهند حتی در مواردی به حقوق فردی انان تعدی نیز می نمایند.
اما ماهیت کمبود اعتماد به نفس به نحوی است که حالت تعرض امیز و تخریبی داشته و توانایی های فرد را کاهش داده و مانع از ان می شود تا شخص رفتار عملکرد و ارتباط سازنده و مناسبی با اطرافیان داشته باشد به همین جهت ارتباط های سالم و سازنده ای با افراد نزدیک و صمیمی و به ویژه با اعضای خانواده نداشته و همین امر مشکل افرینی های ویژه ای را برای انها به وجود خواهد اورد.
بیشتر بخوانید
ارثی بودن لکنت زبان
8. مجموعه ای از شناخت های نادرست نسبت به خود،سایرین و زندگی داشتن
فرد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس از همان ابتدا و سپس به تدریج شناخت ها و نگرش های نادرستی برایش ایجاد می گردد و همین عوامل به تدریج پایه و اساسی برای رویه ها،رفتارها و عملکردهای نادرست می شود که میان شخص و حقایق موجود فاصله می اندازد البته و به طور معمول افرادی که از سلامت نسبی رفتاری برخوردارند شناخت ها و نگرش های خود را سنجش نموده و با صاحب نظران و اشخاص باتجربه و متخصصین در میان گذاشته و سعی می کنند که از صحت آن اطمینان یابند.
در هر حال بعضی شناخت ها و افکار نادرست ایجاد شده برای فرد باعث می گردد تا میان شخص و واقعیت های موجود فاصله افتاده و اختلال کمبود اعتماد به نفس شکل بگیرد.
9. توانایی نه گفتن به خواسته ها و درخواست های دیگران را نداشتن
همان طور که خاطرنشان شد افراد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس خود را کمتر کوچک تر و پایین تر از دیگران محسوب می کنند اگرچه احتمال دارد که در مواردی انها حتی نسبت به سایرین برتری هایی را نیز داشته باشند اما در هر حال خود را به نوعی کمتر از دیگران دانسته و در برابر تقاضاهای انان توان نه گفتن را ندارند و به درخواستهای سایرین را پذیرفته و انجام می دهند اگرچه انجام این گونه امور مشکل افرینی ها و ناراحتی هایی را برایشان ایجاد نماید. علت دیگر ناتوانی در نگفتن به درخواست های اطرافیان بدین خاطر است که انها با انجام امور و کارهایی برای دیگران سعی می کنند تا خود به نزد انان محبوب و دوست داشتنی نمایند تا شاید مقداری از حقارت موجود برطرف گردد. البته در اکثر موارد ملاحظه می شود که انها با پذیرش و انجام خواسته های دیگران دچار رنجش می شوند و با خود عهد می کنند که چنین درخواست هایی را نپذیرند و در پاسخ جواب منفی بدهند چون خود را ناتوان از امری می بینند در هر حال مبتلایان به کمبود اعتماد به نفس خود را ملزم قبول بی چون و چرای خواسته های دیگران دانسته و توان نه گفتن را به طور معمول ندارند.
10. کمبود اعتماد به نفس،وضعیت و شرایط نامناسب و آزاردهنده ای را برای افراد مبتلا ایجاد می کند.
اختلال کمبود اعتماد به نفس وضعیت و شرایطی را برای فرد ایجاد می نماید که شخص مبتلا انجام کارهای روزمره برایش با دشواریهایی توأم می گردد و روابط و ارتباط های متقابل با سایر افراد نیز برای مبتلایان به اختلال کمبود اعتماد به نفس یا امکان برقراری چنین روابطی امکان پذیر نمی گردد و یا رنجش ها و دشواری هایی در ارتباط های متقابلشان ایجاد می گردد. در واقع فرد مبتلا به اختلال کمبود اعتماد به نفس حتی در خلوت و تنهایی خود نیز با مرور امور مرتبط با زندگی خویش دچار اضطراب و نگرانی هایی می گردد و به عبارتی انها از این امر اگاه هستند که در صورت برطرف ننمودن چنین امری به تدریج و در میان مدت و بلندمدت زندگی شان با ناراحتی ها و دشواری های بیشتری مواجه خواهد شد.