عامل اصلی و علت عمده تأخیر در شروع رشد گفتاری، عقب ماندگی ذهنی است همه کودکانی که تأخیر زبانی دارند جز انها که عقب ماندگی ذهنی شدید دارند تا حدی گفتار را فرا می گیرند و به طورکلی درجه کندی در زبان اموزی به سطح عقب ماندگی بستگی دارد. اسیب در رشد دامنه وسیعی دارد که مواردی از نقائص خفیف و دیر آغازی گرفته تا مشکلات افرادی که به عقب ماندگی خفیف مبتلایند و انها که نقائص شدید دارند کودکانی که مبتلا به فقدان کامل ارتباط زبانی هستند و همچنین افراد عقب مانده عمیق را فرامی گیرد کارو ولفوک ولینچ در بررسی خلاصه ای از تحقیقاتی که انجام گرفته به این نتیجه رسیدند که ۱٠٠٪ کودکان عقب مانده عمیق دچار اسیب گفتاری و کلامی هستند درحالی که ۹٠٪ عقب مانده های شدید و حدود ۴۵٪ از عقب ماندگان خفیف به مشکلات گفتاری و اسیب زبانی مبتلا هستند. در اکثر عقب ماندگان ذهنی شدید نقائص زبانی اغلب با ناهنجاری های عضوی و نقص شنوایی همراهند برادلی و لی لی با انجام چند بررسی و مطالعه دریافتند که کودکان عقب مانده ذهنی اموزش پذیر که در سنین مدرسه هستند دو تا سه برابر بیشتر از افراد غیرعقب مانده ذهنی به نقائص شنوایی مبتلا هستند البته درصد و شدت نقص شنوایی در عقب مانده های شدید بیشتر است جالب است که بدانیم رشد زبانی کودکان عقب مانده ای که قدرت گفتاری دارند مانند کودکان طبیعی است ولی به مراتب کندتر از انها پیشرفت می کنند. ضمنا کودکانی که دارای عقب ماندگی ذهنی خفیف هستند تا سن 9-8 سالگی خطاهای نحوی و دستور زبانیشان کمتر از محدودیت و حجم ذخیره واژگانی و یا ساختارهای تولید صوتی شان است دستورزبانی که کودکان عقب مانده خفیف و گاهی حتی کودکان عقب مانده نیمه شدید در ساخت عبارات و جملات مورد استفاده قرار می دهند ساده تر از کودکانی است که هوش طبیعی برخوردارند مثلا کودک 9-8 ساله ای که عقب ماندگی ذهنی دارد ممکن است بگوید که "علی برادر بزرگ من است او فردا مرا به باغ وحش می می برد ما فردا می رویم" در حالی که یک کودک 9-8 ساله با هوش طبیعی همین سه جمله را با هم ترکیب می کند و می گوید "علی برادر بزرگ من فردا مرا به باغ وحش می برد."
نقص یا اسیب شنوایی به سطحی از عدم حساسیت فیزیکی نسبت به مکانیزم شنیداری که با نقص در شنوایی همراه باشد اطلاق می گردد از سوی دیگر معلولیت شنوایی به نوع پاسخ فرد به نقص گفته میشود معلولیت شنوایی اگرچه معمولا به میزان وسیعی به مقدار نقص یا اسیب بستگی دارد اما با تفاوت های فردی بسیاری همراه است مثلا ممکن است کودکی که که دارای نقص خفیف است به معلولیت شنوایی بسیار زیادی مبتلا باشد برعکس در بعضی موارد نادر و افراد خوش شانس کودکانی هستند که نقص شنوایی انها بالاست اما در کنشهای زبانی و دیگر رفتارهای مربوطه انان معلولیت کمی مشاهده میشود نقص شنوایی موروثی ان است که اسیب در نتیجه عوامل و پیامدهای وراثتی و از ابتدای تولد ایجاد شده باشد. نقص شنوایی اکتسابی اسیبی است که به واسطه بیماری یا تصادف حادث شده باشد این کودکان بعداز یادگیری زبان وبنابه عللی خاص ناشنوا شده اندوزمانی می توانستند به خوبی بشوند وحرف بزنند یا کسی که قبل یادگیری زبان ویا حتی کمی بعد از شروع به یادگیری ان ناشنوا شده باشد متفاوت است برخی از کودکان علی رغم وجود نقائص نه چندان شدید در فراگیری زبان یا در یادگیری مطالب درسی مدرسه با مشکلات کمی مواجه اند اما ان دسته کودکانی که هنوز در گفتار مهارت کافی پیدا نکرده اند و نمی توانند از ان به عنوان وسیله و عاملی در جهت یادگیری استفاده کنند معمولا به اموزش و پرورش ویژه نیاز دارند تا حرف زدن و مهارت کلامی لازم برای یادگیری مطالب درسی را کسب نماید. سنگین گوشی مورد دیگری است که فرد مبتلا به آن علی رغم اسیب به موجود می تواند بدون استفاده از کمک های شنیداری کنش شنوایی داشته باشند کودکان سنگین گوشی یاد می گیرند که زبان رایج را بفهمند و مانند کودکان عادی صحبت کنند ولی کودکان ناشنوا برای فهمیدن و کاربرد زبان و اموزش تخصصی نیاز دارند علاوه بر اینها اختلالات مربوط به پردازش شنوایی مرکزی به انواع اسیب های مربوط به درک و رمزگردانی علایم گفتاری بعد از ان که پیام کلامی به کرتکس مغز انتقال یافت اطلاق می گردد.
بیشتر بخوانید
لکنت زبان در کودک 6 سالهبیشترین علل نقص شنوایی در کودکان عبارتند از وراث بیماری های عفونی از قبیل مننژیت و مخملک و عفونت های ویروسی و خون نیز که قبلا یکی از rh باکتریایی اخیرا سرخچه مادری نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی شناخته شده است ناهمگون بودن عوامل اسیب شنوایی به شمار می امد کاهش یافته است. علاوه بر این التهاب گوش میانی که احتمالا شایع ترین بیماری شناخته شده از تولد تا سه سالگی محسوب می شود نیز می تواند به نقص شنوایی گذرا یا مزمن منجر گردد حالت های عودکننده التهاب گوش میانی نیز گهگاه موجب نقص شنوایی دائمی می شوند و از انجا که این بیماری در اوایل کودکی حادث می شود پیام ان می تواند به تأخیر در شروع گفتار بیانجامد یا موجب اختلالات درازمدت گفتاری و زبانی گردد.
به طورکلی اسیب شنوایی پیامدهایی دارد که بر فراگیری زبان و گفتار تأثیرگذار و نقایصی را ایجاد می نماید قبلا اشاره کرده ام که در تمامی کلیت ها استثناهایی هم وجود دارند مگر این که نقص شنوایی بسیار کم باشد و کودک بتواند گفتار را از طریق گوش دادن به حرفهای دیگران و تلاش خودش یاد بگیرد در این صورت کودک می تواند به گونه ای طبیعی گفتار را شروع کند و از رشد طبیعی گفتار نیز بهره مند شود طور کلی کودکان سنگین گوش در زمینه تولید اصوات بیش از نحو و ذخیره واژگانی مشکل دارند و مشکلات نحوی انها احتمالا سطحی هستند. کودکانی که میزان اسیب شنوایی انها به اندازه ای بالاست که ناشنوا محسوب می شوند نمی توانند کلماتی که دیگران بر زبان می اورند را بشنوند و این واژه های شفاهی را فراگیرند مگر این که به صورت ویژه ای اموزش ببینند بعضی از کودکان ناشنوا حتی انها که باهوش هستند در صحبت کردن خود با اشکال مواجه اند مگر این که با به کارگیری شیوه های اموزش زبان و ناشنوایان و استفاده از زبان علائم زبان را بیاموزند.
تشخیص و درمان پزشکی کودکی که اسیب شنوایی دارد به عهده متخصصان شنوایی است و ارزیابی میزان شنوایی نیز در زمره وظایف شنوایی سنجهاست که البته تخصص پزشکی ندارند متخصصان شنوایی سنجی به کودکی یاد می دهند که تا حد ممکن میزان شنوایی خود را افزایش دهند و ضمن به کارگیری حداکثر امکان شنوایی او را در استفاده از امکانات کمک شنوایی کمک می کنند درضمن این افراد به کودک می اموزند که چطور از این امکانات کمک شنوایی استفاده کنند و از انها مراقبت به عمل اورد
بیشتر بخوانید
درمان قطعی لکنت زبان در کودکانبه طور کلی جز درصد معدودی بقیه کودکان می توانند با استفاده از روشهای معمول و متداول با سایرین ارتباط برقرار سازند شدیدترین نوع مشکل کودکانی که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیستند را اوتیسم گویند دراقع شکست بسیاری از این کودکان در یادگیری زبان و یا حتی در صورت موفقیت نوع خاص و غیر قابل فهم کلامی که به کار می برند ایجاد ارتباط با این کودکان را بسیار مشکل و درک مطلب مورد نظر انان را غیرممکن می سازد. علل یا علت اوتیسم اولیه هنوز شناخته شده نیست و روانزاد بودن ان را که به کانر نسبت دادن و اوتیسم را به عنوان پیامدی ناخوشایند از بی توجهی عاطفی قلمداد می کرد دیگر که مورد توجه و بررسی قرار نمی گیرد بلکه امروزه اوتیسم را اختللی در رشد می دانند که ممکن است نتیجه عوامل عصبی شیمیایی که در بردارنده مکانیزم مغزی هستند باشد درواقع اوتیسم یک اختلال عضوی در زبان و شناخت است که احتمالا با اختلال ادراکی نیز همراه است.
ممکن است مشکلات ارتباطی دیگری نیز وجود داشته باشند که البته به شدت اوتیسم کودکی نیستند اما به هرحال با تأخیر و عدم مهارت در زبان و کندی رشد زبان همراهند هر گاه و به هر دلیل که شرایط خانوادگی موجب شوند کودکی در برقراری ارتباط با والدین خود با مشکل روبرو شود احتمال تأخیر در شروع گفتار و یا مشکلات گفتاری نیز پدید می ایند دراقع کودکان نیاز دارند تا در ارتباطات کلامی مخاطب واقع شوند و از زبان در جهت گفتگوی مستقیم به انها استفاده شود گرچه انها از گفته ها که خطاب به دیگران باشند نیز بهره خواهند بود و لذا باید حتی الامکان بشنوند برای ان که انها به طور طبیعی به حرف زدن ترغیب شوند می بایست از جملات ساده و کوتاه و دستور زبان ساده استفاده نبود اما نباید مثل بچه ها و با لحنی کودکان با انها صحبت نمود.