1. برای یافتن انگیزه و هدف در زندگی لازم است به کمک یک روانشناس متخصص و توانمند، استعداد و توانایی ها شناسایی شود. برای این منظور آزمون های مختلف و مصاحبه بالینی و تجربه فرد خبره در کنار هم بسیار کمک کننده است.
2. رنج های خود را در زندگی شناسایی کنیم و برای معنا دادن به زندگی از آنها استفاده کنیم و راه حلی برای آن پیدا کنیم و از این طریق به دیگران خدمت کنیم.
3. به مرگ خود فکر کنیم و تصور کنیم به لحظات پایانی عمر خود رسیده ایم دوست داشتیم آن لحظه چه چیزی می داشتیم، در ذهن دیگران چطور تداعی می شدیم، چه کاری در زندگی ما هست که دوست داشتیم تا آن لحظه انجام بدهیم، با این تصورات عمیقا معنی اصلی زندگی خود را پیدا می کنیم (این کار از طریق مراقبه انجام می شود)
4. ارزش های خود را شناسایی کنیم و تلاش کنیم بر اساس آن اهداف خود را انتخاب کنیم. زندگی کردن مبتنی بر ارزش ها انگیزه برای زنده ماندن را افزایش می دهد و از طرفی به زندگی رنگ و معنا می بخشد. مثلا از خودمان بپرسیم چه چیزی بیشتر از همه برایم ارزشمند است و ملاک مادی آن را در نظر نگیریم و از خود بپرسیم اگرهمه چیز داشتم و در رفاه بودم چه کاری برایم ارزش داشت و حاضر بودم آن را انجام دهم.
5. انجام کارهای داوطلبانه متناسب با علایق و توانمندی خود ( از دل مسیر، اهداف تازه برای زندگی آغاز می شوند.)
بیشتر بخوانید
لکنت در کودکان
6. در وهله اول خدمت به خلق خدا و باز کردن گره ای از زندگی دیگران در جامعه را اولویت قرار دهیم و از این طریق انگیزه برای تلاش کردن بیشتر خواهیم داشت و احساس مفید بودن خواهیم کرد.
7. به چالش کشیدن خود و به روز کردن خود در حوزه تخصصی یا رشته تحصیلی چشم انداز برای اهداف آینده است.
8. پویایی و منعطف بودن در زندگی، مسیرهای تازه و انگیزه زیادی ایجاد می کند.
9. تعریف پروژه های شخصی در زندگی به منظور برطرف کردن نقاط ضعف خود و ساختن آدم بهتری از خود.
10. رسیدگی به تناسب اندام و بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان، انگیزه برای انجام کار مهم فراهم میکند
11. مدیریت زمان و اولویت بندی در زندگی را بیاموزیم.
12. مهارت تصمیم گیری بیاموزیم.
13. در انتخاب چیزها، اهداف، آینده و رشد را مد نظر داشته باشیم.
14. برآوردن امیال بنیادین خود به شیوه سالم (میل به دیده شدن، دوست داشته شدن، میل به قدرت، زیبایی، استقلال، کفایت...)که منجر به رشد و شکوفایی ما می شود را در اولویت خود قرار داده و از روانشناس کمک بگیریم به این صورت کمک به یافتن انگیزه و هدف در زندگی می کنیم.
15. افرادی که به لحاظ جایگاه اجتماعی و تاثیرگذاری برا ی ما الگو هستند را شناسایی کنیم و آنها را سرمشق خود قرار دهیم و از طریق یادگیری مشاهده ای از آنها بیاموزیم و هدف های زندگی خود را تعریف کنیم.
16. نسبت به صداهای درون خود آگاه باشیم و از طریق فراشناخت خود را رصد کنیم که کدام انگیزه در روان قوی تر است، انگیزه مرگ یا انگیزه زندگی؟ خودپایی داشته باشیم و علایق و چیزهایی که نظرمان را جلب می کند شناسایی کنیم.
17. لیستی از آرزوهای کودکی خود تهیه کنیم. هر کدام نشانه ای بر یک توانایی در وجود ماست که شاید آن را گم کردیم. آرزوها می توانند سرنخ خوبی برای معنا و اهداف ما در زندگی باشد و از طریق مهندسی معکوس می توان آنها را به شکل هدف تعریف کنیم.
18. به جای تمرکز صرف بر نقاط منفی و محدودیتهای زندگی خود فقط بر ابعاد و ویژگی های مثبت و توانایی خود تمرکز کنیم و آن را بسط دهیم. همین امر انگیزه زندگی در ما ایجاد می کند.
19. دوستان مشوق داشته باشید با آدم هایی که ذهنیتی مانند شما دارند، رفت و آمد کنید. آنها که مانند شما می خواهند به هدفی برسند وقتی انگیزه تان رو به افول رفت نزد آنها بروید تا اعتماد به نفستان افزایش یابد شما هم میتوانید همین کار را برای آنها انجام دهید. گاهی توانایی های دیگران را راحت تر از توانایی خودمان ببینیم.
بیشتر بخوانید
اهمالکاری
20. به یاد داشته باشید که هیچ وقت برای شروعی با انگیزه دیر نیست! مردم اغلب آغاز پیگیری اهداف تازه را به سال جدید یا تغییر فصل موکول می کنند اما شما می توانید هر وقت اراده کنید هدف جدیدتان را از نوع آغاز کنید اگر یک روز یا یگ هفته اوضاع بر وفق مرادتان پیش نرفت، نا امید نشوید. در عرض صبح روز بعد بیدار شوید و به خودتان بگویید امروز روز دیگریست. این کاری است که می توانم امروز برای تغییر وضعیت ذهنی ام انجام بدهم و از آن روزتان را شروع کنید.
21. برای یافتن انگیزه در زندگی، رویاهای بزرگ داشته باشید. بسیاری از انسان ها خواسته ها و رویاهای کوچکی دارند و دنبال آرزوهای بزرگ نمی روند. واقعیت این است که بسیاری از انسان ها از این می ترسند اگر دنبال آرزوهای دور و دراز خود بروند، ممکن است زمین بخورند. در واقع آنان خود را باور ندارند و چون می دانند دنبال کردن آرزوهای بزرگ، دردسرهای زیادی همراه دارد، بدون اینکه حتی به خود زحمتی بدهند، عطایش را به لقایش می بخشند و به همان خواسته ها و رویاهای کوچکشان قناعت می کنند. شاید برخی بگویند بهتر است که واقع بین باشید و به خواسته ها و رویاهای کوچک بیندیشید. شاید رگه هایی از حقیقت در گفتار این جماعت وجود داشته باشد اما هرگز به سخنان آنان گوش ندهید. حالا که تصمیم گرفته اید، آستین ها را بالا بزنید و وارد میدان شوید بهترد است به کاری دست بزنید که مسیر زندگی تان را تغییر بدهد.
22. نا امیدی را به انگیزه تبدیل کنید. وقتی به طور کلی، احساس شکست می کنید، اوضاع و شرایط زندگی بر وفق مرادتان نیست و اطمینان دارید که برای بهبود شرایط هیچ کاری از دستتان بر نمی آید اما وقتی احساس نا امیدی می کنید، شرایط متفاوت است زیرا تلاش می کنید، برای از میان برداشتن موانع و بهبود شرایط فعلی تان دنبال راه حل باشید و این موضوع باعث می شود تا به جای دست گذاشتن و گوشه نشینی، دست به کار شوید. به این علت، وقتی احساس ناکامی و نا امیدی به شما دست می دهد، نگران نشوید زیرا این موضوع بیانگر این است که تغییر بزرگی در راه است.
23. چرا می خواهید به هدفتان دست یابید؟ تردیدی نیست که موفقیت در سایه کوشش، از خود گذشتگی و نظم و انضباط به دست می آید اما قدم گذاشتن در کارزار موفقیت، تنها زمانی پیدا می کند که انگیزه و دلیل مناسبی داشته باشید به هر حال، این کارزار با موانع و چالش هایی بزرگ مواجه خواهید شد، پس باید برای حضور در این عرضه دلایل کافی داشته باشید تا با وجود سختی ها و دشواری های راه همچنان از تلاش دست برندارید و به مبارزه خود تا رسیدن به سر منزل مقصود ادامه دهید.
24. همواره احساس رضایت و خوشبختی را در وجودتات داشته باشید. بسیاری از افراد به اشتباه چنین تصور می کنند که اگر از زندگی خود راضی و خشنود باشند، انگیزه ای برای حرکت و دستیابی به خواسته ها و هدف های متعالی تر نخواهند داشت. در واقع، این عده بر این باورند که احساس رضایت از زندگی سبب می شود که انسان به داشته هایش قناعت کند و در نتیجه انگیزه ای برای رسیدن به قله های موفقیت و پیشرفت نداشته باشد. شاید این وضعیت را بسیاری تجربه کرده باشند. با این حال با نگاهی به زندگی افراد موفق درمی یابیم که چه بسیارند افرادی که با احساس رضایت داشتن از زندگی خود بازهم از تلاش دست برنمی دارند و همچنان با عزم و اراده ی پولادین، خواسته ها و هدف های بعدی خود را در زندگی دنبال کنند.